من نوشت

جایی برای پریشان گویی هایم و گریزگاهی از نیهلیسمم

من نوشت

جایی برای پریشان گویی هایم و گریزگاهی از نیهلیسمم

Beyond The North Waves

خب الان در خدمت شما هستم با ترجمه یه آهنگ خفن از گروه Immortal به نام :  beyond the north waves ، این باند  یک گروه Satanic متال است با سبک کاری Black Metal آن هم در ژانر  Nordic ،  هم گروهشون محبوب منه و هم این آهنگه که واقعا کار بینظیری از آب دراومده ، منم تا همین الان که میخوام آهنگ رو ترجمه کنم نمیدونم اینا تو شعرشون چی میگن و فقط از سبک موسیقیشون لذت میبرم !
پس با هم میخونیم ببینیم چی گفتند :

 


[Music: Abbath/Horgh]
[Lyrics: Demonaz]

 

 


Beyond The North Waves

برفراز موجهای شمال

 

On many ships we have sailed
با کشتیهای زیادی حرکت میکردیم

Far beyond the north waves
خیلی دورتر از موجهای شمال

On the high northern seas
بر فراز شمالی ترین دریاها

We have found our way
ما راه خودمان را پیدا کرده ایم

The shadowing voices of our gods
صداهای سایه ای از خدایانمان

Singing on the calling winds...
در بادی ندا دهنده آواز میخواندند

Where the cold waves and the longboats brought us
جایی که موجهای سرد و قایقهای دراز ،  ما را آوردند

 far The saga of the warriors from northland
فرای  حماسه سلحشوران سرزمین شمالی

Speaks of greatness and strength
درمورد بزرگی و قدرت سخنرانی می شد

The saga of the warriors from northland
حماسه سلحشورانی از سرزمین شمالی

Are the saga of many great a man
حماسه تعدادی زیادی از بزرگمردان

On seas against the open

در دریاهایی که باز نبودند

We travelled on and on
ما رفتیم و رفتیم

Through the raging winds
در میان بادهایی خشمناک

And storms we arrived
و توفانهایی که ما به آنها رسیدیم
.
.
.
With sword in hand I now stand
اکنون من با شمشیری در دست ایستاده ام

On my enemies land
در سرزمین دشمنانم

With a northern heart
با قلبی شمالی

I will fight until the day I die
من تا روزی که بمیرم خواهم جنگید

My time will be remembered my time it will be known
عصر من به خاطر آورده خواهد شد ، عصر من شناخته خواهد شد

By my sons by my tribe and by the sun the sea and moon
با فرزندان من ، با تبار من  و با خورشید ، دریا و ماه


For the who battle for his land his pride and for his men
برای کسی که برای سرزمینش، برای افتخارش و برای مردمانش جنگید

Shall be remembered and stand eternally named
باید بخاطر آورده شویم و ناممان جاوید گردد

In the legends of our land
در افسانه های سرزمینمان

Breathing in winds...
تنفس در بادها

From the essence of a roaring horizon
از وجود غرش کننده افق

Breathing in winds...
تنفس در بادها

From the cold sea call the shores of the north
از دریای سرد  ، ساحل شمالی را صدا میزند

 

ترجمه : رضا ر


آقا واقعا ترجمه یه آهنگ غربی خیلی سخته ها !!!! سخت تر از ترجمه یه متن عادی هست ! اگه باور نمیکنید امتحان کنید! چون برای یه ترجمه ی خوب باید یه مقدار آشنایی با فرهنگ مورد نظر هم چاشنی کار باشه !

در ضمن اگه ایرادی تو ترجمه دیدید حتما بگید

 

عشق در نگاه صادق هدایت

در وبلاگ سابق که به رحمت ایزدی پیوست گاه و بیگاه نوشته های خوبی نیز به چشم میخورد ! بعضی از اونها رو هنوز دارم و شاید به مرور براتون بذارم :

 

 عشق در نگاه صادق هدایت

 

 

 

عشق در نگاه صادق هدایت بی فرجام است ، در بوف کور که به نوعی مانیفست (1) او محسوب میشود معشوق راوی یک فاحشه است که با هرکسی بجز خودش میخوابد و یا در بخش دیگری از همین داستان راوی فقط به جسم در حال زوال معشوق میرسد . ( چه چیزی از این وحشتناکتر؟) در  " تجلی "  عاشق در پایان داستان با سیگار معشوق که آثار رژه لبش رویش باقی مانده است تنها میماند در داستان " داش آکل " عاشق سینه چاک ، بالاجبار خود بانی و باعث ازدواج معشوقش با غریبه ای میشود و یا در" سگ ولگرد " عشق باعث میشود سگ ، صاحب و خانه ی خود را از دست بدهد و آواره بشود هدایت تنها به انعکاس تلخ و دردناک فرجام عشق در داستانهایش بسنده نیمکند و در جای دیگری پا را از این فراتر میگذارد و نظر خود در مورد عشق را با لحنی بی سابقه اینگونه بیان میکند عشق دام طبیعت برای تولید مثل است . براستی که عمق این سخن باید مو را بر تن هر کسی سیخ کند چه سخنی از این هولناکتر؟ او عشق را مانند خصیصه ی هر دامی زیبا و دلفریب اما با باطنی خطرناک نشان میدهد و انسان را بدین گونه برده ی طبیعت نشان میدهد که برای پایداری آن بناچار خود را در مهلکه ی عشق گرفتار میبیند . در منظر هدایت عشق باعث صعود او نیست بلکه عامل سقوط او به ورطه است .

1:20 بامداد شنبه 26 خرداد
نوشته : رضا ر
 
پ. ن
1. manifest به معنی بیانه ، اعلامیه است

 
البته قرار شد در اینجا از عشق ننویسم ولی حیفم آمد که این نوشته رو دوباره نذارم .
 

Elisha

این خانم elisha هست ! خوشگلترین مدلی که من در سراسر زندگیم دیدم ! طرفداراش هم خیلی زیادن اما همانطور که میبینید زیرپیرنیش پاره هست و بیچاره پول هم نداره یه جدیدشو بخره ! 

 

 

 

درود بر زمستان فرا رسیده

زمستان هم در شرق و هم در غرب ، نماد انجماد فکری و یا اعتراض بوده و هست  اما اینکه در کشور ما چه زمانهایی زمستان بوده یا نبوده به محتوای این وبلاگ مربوط نیست ! چون سیاست و عشق ۲ خط قرمز من در این وبلاگ است . در این مقال تنها خواستم زمستان را فارغ از این دسته بندیها ستایشی دگر کنم چرا که همواره در فصل بهار و به اسم بهار ما را به مسلخگاه برده اند و میبرند! ولی زمستان چه ؟ همانطور هست که مینماید ، اهل تظاهر نیست ، آدمهایش از این نظر که همه بدون استثناء غم بزرگی در دل دارند شبیه هم اند ! عریان است و شاید از اینرو در نظرم زیبا باشد چراکه چیزی را نمیتواند پنهان کند .

درود بر زمستان ابدی 

Forest Of Shadows

خب الان یکی از دوستان عزیز تو وبلاگ خودش به باند Forest Of Shadows پرداخته بود منم گفتم بیام اینجا چندتا فحش به بعضی از رپرها بدم و برم  میپرسید چه ربطی داره ؟‌؟؟؟ آخه این دوست ما به آهنگ Wish از این گروه هم پرداخته بود ! بازهم میپرسید چه ربطی داره ؟ ربطش اینه که من الان جوگیرم  چون خیلی با ترانه wish حال میکنم ! خب دیگه صحبت کافیه ! وقت فحش دادنه :                                               آهای رپرها شما هفتا بدید

ولی خدائیش میخواستم یه چیزی عرض کنم : حتما شنیدید که رپرهای ایرانی به دختر میگن : داف ! حالا میدونید داف یعنی چی ؟ اسپل دافی که این رپرهای بی هنر میگن اینه :‌ DUFF به معنی علف هرز جنگل یا چیز بی مصرف!! حالا بعضی از این دخترا اسم خودشون رو میزارن داف یا دافی  مثلا ترم پیش یه دختره تو مینی بوس بود داشت به دوستش میگفت من دافم و...    منم داشتم میمردم از خنده  خلاصه از این دست چیزهایی که مد هست و کسی خبر نداره ، زیاده! مثلا خیلی ها به سبک راک میگن متال ! تازه قسم هم میخورند !


 

حکایت ما آدمها + لینک توپ

سلام !

بطور خیلی خیلی اتفاقی به یک نوشته ی ارزشمند برخوردم که فعلا حسش نیست از رو کتاب براتون بنویسمش ، اما حتما این کارو در آینده ی خیلی نزدیک انجام میدم هرچی باشه این وبلاگ برای همین درست شده که به بقیه حال بده !  نوشته در مورد         « افسردگی » هست و همانطور که میدونید جامعه بطور خوفناکی اسیر افسردگی هست ، مخصوصا میون جوونها و فکر میکنم نوشته ای که من دیدم خیلی مفید باشه برای افسرده ها!

۱- خب جا داره اینجا از سهند عزیز یکی از دوستان قدیمی و البته پرسپولیسی هستند تشکر کنم که واقعا خیلی باهاش حال میکنم ، ایشون از وقتی که من اون وبلاگ قدیمی (خدا بیامرز )‌رو داشتم  با ما  بود و حال میداد و اولین کسی هم که به وبلاگم لینک داد خودش بود !

۲- خب دیگه لوس بازی بسه بریم سراغ حال امروز که مخصوص وبلاگ نویسهایی هست که با ۱۰۰۰ بدبختی مطلبی رو تهیه میکنن بعد میبینن یه نفر فقط با ۴ دکمه ctrl + c و ctrl + v اونها رو با اسم خودش میذاره تو وبلاگش ! بوسیله این سایت میتونید بفهمید کی مطلبتون رو لوتی خور کرده و میتونید تا دلتون بخواد فحشش بدید و روزشو سیاه کنید فقط بهش نگید که من بهتون یاد دادم !

 

وحشی بافقی

دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
داستان غم پنهانی من گوش کنید
قصه بی سر و سامانی من گوش کنید
گفت و گوی من و حیرانی من گوش کنید
شرح این آتش جان سوز نگفتن تا کی؟
سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی؟

 

روزگاری من و او ساکن کویی بودیم
ساکن کوی بت عربده جویی بودیم
عقل و دین باخته دیوانه رویی بودیم
بسته سلسله سلسله مویی بودیم
کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود
یک گرفتار از این جمله که هستند نبود

 

نرگس غمزه زنش اینهمه بیمار نداشت
سنبل پر شکنش هیچ گرفتار نداشت
اینهمه مشتری و گرمی بازار نداشت
یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت
اول آنکس که خریدار شدش من بودم
باعث گرمی بازار شدش من بودم

 

عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او
داد رسوایی من شهرت زیبایی او
بسکه دادم همه جا شرح دلارایی او
شهر پر گشت ز غوغای تماشایی او
این زمان عاشق سرگشته فراوان دارد
کی سر برگ من بی سروسامان دارد

 

چاره اینست و ندارم به از این رای دگر
که دهم جای دگر دل به دل آرای دگر
چشم خود فرش کنم زیر کف پای دگر
بر کف پای دگر بوسه زنم جای دگر
بعد از این رای من اینست و همین خواهد بود
من بر این هستم و البته چنین خواهد بود

 

پیش او یار نو و یار کهن هردو یکی ست
حرمت مدعی و حرمت من هردو یکی سی
قول زاغ و غزل مرغ چمن هردو یکی ست
نغمه بلبل و غوغای زغن هر دو یکی ست
این ندانسته که قدر همه یکسان نبود
زاغ را مرتبه مرغ خوش الحان نبود

 

چون چنین است پی کار دگر باشم به
چند روزی پی دلدار دگر باشم به
عندلیب گل رخسار دگر باشم به
مرغ خوش نغمه گلزار دگر باشم به
نوگلی کو که شوم بلبل دستان سازش
سازم از تازه جوانان چمن ممتازش

 

آن که بر جانم از او دم به دم آزاری هست
میتوان یافت که بر دل ز منش یاری هست
از من و بندگی من اگر اشعاری هست
بفروشد که به هر گوشه خریداری هست
به وفاداری من نیست در این شهر کسی
بنده ای همچو مرا هست خریدار بسی

 

مدتی در ره عشق تو دویدیم بس است
راه صد بادیه درد بریدیم بس است
قدم از راه طلب باز کشیدیم بس است
اول و آخر این مرحله دیدیم بس است
بعد از این ما و سر کوی دل آرای دگر
با غزالی به غزلخوانی و غوغای دگر

 

تو مپندار که مهر از دل محزون نرود
آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود
وین محبت به صد افسانه و افسون نرود
چه گمان غلط است این برود چون نرود
چند کس از تو و یاران تو آزرده شود
دوزخ از سردی این طایفه افسرده شود

 

ای پسر چند به کام دگرانت بینم
سرخوش و مست ز جام دگرانت بینم
مایه عیش مدام دگرانت بینم
ساقی مجلس عام دگرانت بینم
تو چه دانی که شدی یار چه بی باکی چند
چه هوسها که ندارند هوسناکی چند

 

یار این طایفه خانه برانداز مباش
از تو حیف است به این طایفه دمساز مباش
میشوی شهره به این فرقه هم آواز مباش
غافل از لعب حریفان دغل باز مباش
به که مشغول به این شغل نسازی خود را
این نه کاری ست مبادا که ببازی خود را

 

در کمین تو بسی عیب شماران هستند
سینه پر درد ز تو کینه گذاران هستند
داغ بر سینه ز تو سینه فکاران هستند
غرض اینست که در قصد تو یاران هستند
باش مردانه که ناگاه قفایی نخوری
واقف کشتی خود باش که پایی نخوری

 

گرچه از خاطر وحشی هوس روی تو رفت
وز دلش آرزوی قامت دلجوی تو رفت
شد دل آزرده و آزرده دل از کوی تو رفت
با دل پر گله از ناخوشی خوی تو رفت

حاش لله که وفای تو فراموش کند
سخن مصلحت آمیز کسان گوش کند

 

وحشی بافقی

خبر ورزشی

اگر علاقه به خواندن روزنامه های روزشی بخصوص خبر ورزشی رو دارید ، برید صفحه اول گوگل و سرچ کنید : " خبر ورزشی " .............. حالا بشین بخون پولشم بنداز قلک تا سال آینده بتونی باهاش یه کاری راه بندازی

درختای جنگل هم بیخودی قطع نمیشن !

 

راستی ---------------------------->  قرمزته

 

هرگونه برداشت مطالب از این وبلاگ

فقط با ذکر نام و آدرس وبلاگ مجاز میباشد .


آدرس صفحه نخست خبر ورزشی متغییر هست واسه همین هردفعه باید بری تو گوگل سرچ کنی .

 

فاروم

فارومها یا انجمنهای گفتگو ، محلی بسیار مناسب برای تبادل نظر و به اشتراک گذاری دانسته ها هستند ، در این پست قصد دارم چند فاروم ایرانی را به شما معرفی کنم :

۱- فاروم هم میهن

۲- فاروم بینام !

۳- فاروم سنترال کلاب

۴- فاروم پارسی فاروم

۵- فاروم گفتگو

۶- فاروم بالاترین

۷- فاروم S A T 2 M

خب اینهم ۷ فاروم ایرانی ! قول میدم اگه قلق فارومها بیاد دستتون خودتون تعجب میکنید که چه اطلاعاتی را در هر زمینه ای در اختیارتون میذارن ! امیدوارم حالشو ببرید! سعی میکنم بازهم لینکهای جالبی رو در پستهای آینده در اختیارتون بذارم !

 

 

هرگونه برداشت مطالب از این وبلاگ

فقط با ذکر نام و آدرس وبلاگ مجاز میباشد .