من نوشت

جایی برای پریشان گویی هایم و گریزگاهی از نیهلیسمم

من نوشت

جایی برای پریشان گویی هایم و گریزگاهی از نیهلیسمم

سردردهای مخوف

دچار سر دردهای زایمان شده ام ! سر دردهایی که هیچ نوشیدنی یا هتا هیچ آب تنی برای شستن آن از ژرفنای وجودم نمی تواند بسنده باشد ! من دگرگون شده ام ! امروز ، من فرای انسان دیروزم هستم!

شاید تا دیرزمانی این نوشت گاه را به روز رسانی نکنم !

 

نظرات 6 + ارسال نظر
ورزش بلاگ دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:49 ب.ظ http://www.varzeshblog.com

با سلام... وبلاگ نویس عزیز ٬ از آنجایی که امروزه در کشور عزیزمان ورزش کاران ٬ ورزش دوستان و ورزشی نویسان در حال افزایش است و همچنین لازم از شما وبلاگ نویس عزیز آمده ایم تا دعوت کنیم اگر ورزشی می نویسید یا اگر می خواهید ورزشی بنویسید در کنار ما و دیگر ورزشی نویسان باشید
منتظر حضور سبزتان هستیم...

http://www.varzeshblog.ir
http://www.varzeshblog.com

شما دیوار دیگری برای تبلیغ پیدا نکردید که روی دیوار ما شاشیدید؟

سروش چهارشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:15 ب.ظ http://www.kingofphilosophy.blogspot.com

با سلام و تبریک سال نو
خیلی عالیه که همیشه در حال تغییر هستید این رو میشه از تغییرات وبلاگتون و مهمتر از همه در نوشته هاتون فهمید
حرکت و صعود به سمت قله را در وجود شما احساس می کنم
این دوره زمونه کمتر کسی رو دیدم که همچون شما خودش رو به این خوبی به چالش بکشه این نشون میده که شما زنده هستی و این به من امیدواری میده که هنوز توی این مملکت آدم حسابی پیدا میشه

یاد اون روز ها بخیر . راست میگی . کمی دلم گرفت .
ما آدم ها چقدر بدبختیم .البته این رو با خنده گفتم

از اینکه به یاد من هستی ممنون . و به خاطر اینکه با تعطیلی وبلاگم موجب دلگیر شدن شما شدم پوزش میخواهم
مطمئنا" بزرگترین چیزی که از دست دادم فرصت گفتگوی بیشتر با شما بوده.اما من خیلی قوی تر از گذشته شده ام شما بیشتر از همه کسانی که نیچه را دوست دارند مرا به یاد او می اندازی حتی کنجکاوی ها و بازیگوشی های فیلسوفانه شما که خیلی هم پنهان هستند
رو بخوبی درک میکنم
و مطمئنم که اگر من فیلسوف نشم شما حتما فیلسوفی بزرگ خواهی شد
پیروز باشید

مردی که مرده بود شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:31 ق.ظ http://zendeh-be-goor.blogsky.com

بخش نظرات رو باز کردی.....برات یادگاری نوشتن....
درباره ی این فرگرد برام توضیح بده.....قضیه چیه؟؟؟؟؟

Roozbeh سه‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:34 ب.ظ

بابا بی خیال...ادای نیچه رو در نیار.
اگه فکر می کنی با این سردردها و اداها به حرفهای اون می رسی که الآن همه بیمارای اعصاب فیلسوف بودند.
وقتی یه روز خودت شدی اونوقت میفهمی که اصلا شبیه هیچکی نیستی و واقعا هم ازاین حالت راضی میشی.چرا که هم واقهیه و هم زحمتش کمتره............

فائزه یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 08:26 ب.ظ http://www.diyaridigar.blogfa.com

سلام. وبلاگ خوبی دارید.موضوع نوشته هاتون برام جالبه و اینکه دغدغه ی اصلیتون البته اگه اشتباه نکرده باشم بیشتر سر خودتونه و این می تونه حتی به کسی هم که این نوشته ها رو میخونه کمک کنه. موفق باشید.
به وبلاگ جدید منم سر بزنید.ممنون

سپهر یکشنبه 29 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:10 ق.ظ

سلام بسیار غالی بود در هیچ جا چنین نقادی زیبایی راجع به افکار نیچه در مورد زنها نخونده بودم از شما تقاضا دارم راجع به عشق و دوست داشتن از دیدگاه نیچه هم مطلب بنویسید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد