درباره ی خودم ۱

چندیست که هرکاری میکنم دستم به نوشتن نمی رود و این نتوانستن برای نوشتن همچون ماری بر روی قلبم چنبره زده است و سخت آزارم میدهد ! هرچند به نسبت نویسندگانی که آثارشان را میخوانم نوشته هایم چندان درخشان نبوده و نیستند ولی همواره دوست داشتم بتوانم بنویسم !!

بی شک پس از چیره  شدن بر ۳-۲ دغدغه ی بزرگی که پیش رویم است ، بر روی نویسنده شدن تمرکز خواهم کرد و آن را بعنوان شغل دوم و تفریح خودم خواهم پذیرفت !


میخواهم بخش دیدگاههای وبلاگم را از کار بیاندازم ! اینکه یک نفر اندیشه هاش را در جایی بنویسد و سپس دستش را دراز کند و چشمانش را بدوزد تا کسی بیاید و دیدگاهی چاپ کند چندان برایم دلچسب نیست چراکه امروزه بیشتر دیدگاهها چندان پیرامون نوشته نیستند و تنها برای جذب مخاطب هستند .

 

مرد غار