من عاشق آزادی هستم و اگر مبتلا به خود بزرگ بینی نشده باشم باید بگویم یکی از معدود ایرانیهایی هستم که آن را به درستی میشناسم ! در فاروم گفتمان (ره) که به جرات و اطمینان بیش از اندازه ای میتوانم آن را بزرگترین و با کیفیت ترین تالار گفتگوی اندیشمندان و روشنفکران ایرانی بنامم این بنده بودم که برای اولین بار در طول حیات ۲ ساله ی فاروم مذبور تاپیکی را بعنوان «شرح و بررسی بندهای منشور حقوق بشر» باز کنم ! در اینجا ادعای بزرگی « من » مطرح نیست بلکه دیگرانی مهم است که چرا تاپیک را زودتر بازگشایی نکردند ! پاسخ ساده است : در واقع خواست ایرانیها بر خلاف آنچیزی که ادعا میکنند آزادی نبوده است ! چراکه آنرا نمیشناسند ! برای نمونه خود تویی که با خیلی از ایرانیها به لحاظ اینکه به اینترنت دسترسی داری و آنها ندارند ، تفاوت داری تا چه حد به منشور حقوق بشر آشنایی داری ؟ آیا تا به حال آنرا خواندی ؟ به اطراف هم که نگاه بندازی خیلی کم پیش آمده که منشور حقوق بشر یا پایه و بنیان آزادی مورد بحث قرار گیرد! همیشه یا خبرهای یکطرفه بوده یا فحش و دشنام و یا افشاگری!!!
اگر قمپزهایمان را کنار بگذاریم ما همواره به دنبال تغییر حکومتها بودیم تا استقرار آزادی! همیشه به دیکتاتوری دیگر پناهنده شده ایم تا آن دیکتاتور را از بین ببریم! ملتی که آگاه نباشد نتیجه اش همین میشود! حالا کو تا ما برسیم به مفهوم : جانم را میدهم تا مخالفم بتواند حرفش را بزند؟
رضا ر
سلام
پست قبلی تون در مورد زن خیلی جالب بود
من هم چیزی بهتر از آزادی توی زندگی پیدا نکردم که متاسفانه
این ازادی هیچ وقت تمام و کمال نبوده و همیشه نقصان داشته
و دلیلش همیشه آدم های اطرافم بودن
سلام رضا جان! خوبی؟!
من نمیدونم چرا دارم الان تو این پست قدیمیت می نویسم!!؟ اما از اینکه دوباره میتونم از فکرهات لذت ببرم خیلی خوشحالم.
یاد گفتمان به خیر... چه کرد با ما...
پیروز باشی